هایدگر رو که دیگه میدونی کیه؟

دیگه حتی دوست ندارم فحش بدم

چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۰، ۰۱:۱۰ ق.ظ

اوضاع خیطه. مجبورم این ترمم رو حذف کنم اگر بخوام مشروط نشم. رفتم سر کار تا حس کمبودی که داشتم رو جبران کنم صرفا و تجربه. اما چشم باز کردم دیدم کار لازممه چون آدم نمی‌فهمه چطور قیمت‌ها انقدر نجومی بالاست و احتمالا همه نظرشون اینه خب کافه و غذای بیرون رو بذار کنار. جواب منم اینه که نمی‌تونم. همینا مونده واسم. کار نمیذاره درس بخونم. بعد سه سال پشت کنکور موندن و خوردن دانشگاه رفتنم به کرونا و فرو رفتن تو اجتماعی که همه‌ش ازش فرار میکردم، یک ترم به عقب موندگی‌هام اضافه شد. هنوز زبان انگلیسیم افتضاحه. مادرم داره پیر و بی‌حوصله می‌شه و هنوز هفتگی باید به همه بچه‌هاش پول بده. نمی‌تونم از پس زندگی بربیام. از پس ادامه دادن تو این خونه. ترک شده‌ام. دل آدم‌ها رو شکوندم. و خیلی خیلی تنهام. اوضاع خیطه. دوربینم دیگه کار نمی‌کنه. تو علایقم سواد ندارم. عقبم. عقبم. از همه چیز عقبم. آغوش‌های مردانه‌ام رو از دست دادم. دوستانم رو از دست دادم. اوضاع خیطه. از پسش برنمیام. اصلا از پسش برنمیام.

  • نرگس سبز

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی