هایدگر رو که دیگه میدونی کیه؟

"عین" بهم گفت برویم کافه برادر هستی مهدوی دوست پسرم را نشانت بدهم. هنوز در آن شب‌هایی بودیم که باید از نه شب به بعد در کافه‌ها را میزدیم تا راهمان بدهند. بیرون درها، در سایه شب، انگار همه چیز آرام و خلوت و ترسناک بود و حکومت نظامی کرونا می‌چربید بر میل به شورش. ولی همینکه در باز می‌شد همهمه آدم‌ها و صدای موزیک و بوی عود هجوم می‌آورد. دوست پسرش ده سال از خودش بزرگ‌تر بود. یک پلیور یقه هشتی روی یک پیرهن بابا بزرگی پوشیده بود. می‌خواستم بگویم آخر عین عزیزم. این چه کسشری‌ست؟ نشستیم پای میز و پسر گفت هم‌دانشگاهی من است و فوق لیسانس فلسفه. گفتم مارکس به دیکتاتوری سوسیال باور داشته. گفت دارم یک کتاب از مارکس ترجمه میکنم. اینطوری‌ها نیست. منبع مطالعاتت را عوض کن. از پسر خوشم آمد. اختگی داشت. شوق نداشت. انگار مهندسی شیمی می‌خواند. کله‌اش باد نداشت. همین شد که چندتا اسم بردم از دانشجوهایی که میدانستم چندسالی در زندان بودند یا حتی همین سال بالایی خودم را. شروع کردیم خاله زنک بازی در مورد زندانی‌های سیاسی. کی دوست پسر کی‌ست. کی برای کیس پناهندگی فلان مقاله را توی شورای صنفی نوشته. تا وقتی لذتش همراه با پنیر غذایی که سفارش داده بودم زیر دندان‌هایم آب شد و پسر هم می‌خواست برود پارک لاله پینگ پنگ بازی کند. عین همه مدت ساکت بود. گفت من از حرف‌هایی که می‌زنید سر در نمی‌آورم. با خودم گفتم موقعی که دوست پسرش رفت دستشویی و منتظر اسنپ بودیم، حتما بهش می‌گویم این پسر تو را پیر می‌کند. تو هنوز جوانی. ول کن این کسشرهایی که آدم از سر نداریِ خودش می‌رود سمت دارایی که اشتباه است. حساب کردیم رسیدیم دم در. توی کافه پر از نور بود. پر از صدا. پر از بوی همبرگر. بیرون، سایه‌های غلیظ تمام جوانی‌های ما را برای بلعیدن نیاز داشت. وقتش بود. گفتم "ع". پارسا پسر خیلی خوبی‌ست. می‌توانی ازش زندگی یاد بگیری. برای نزدیک شدن بهش، چیزهایی که دوست دارد را مطالعه کن.

خندید و گفت قربانت.

تو راه برگشت به خانه دلم برای خودم و عین و زندانی‌های سیاسی خیلی سوخت.

  • نرگس سبز

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی